فقــــــــــط عشقـــــــــم

چقد دردناکه که  ازش خبر نداشته باشی . . .

جواب SMS تو نده . . .

چند ساعت نگرانش باشی . . .

بعد با یک خط غریبه بهش زنگ بزنی و با دومین بوق گوشی رو برداره . . .

اونوقته که میفهمی دیگه دوستت نداره . . . اونوقت باید تنهاش بذاری رفیق

 


برچسب‌ها:
جمعه 16 خرداد 1393برچسب:, × 18:42  × پرویزعظیمی   × 

میدانی رفیق . . .

اینروزها ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ ﺗﺎ ﺟﻮﺍﺏ ﺳﻼﻣﯽ ﺭﺍ ﺑﺪﻫﯽ؛

ﺗﺎ ﺑﺒﯿﻨﯽ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺩﻧﺪﺍﻥ ﻫﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻨﺖ ﺗﯿﺰ ﻣﯿﺸﻮﺩ ..
ﺍﯾﺮﺍﻥِ ﺍﻣﺮﻭﺯِ ﻣﻦ, ﮔﺮﺑﻪ ﻧﯿﺴﺖ؛ ﮔﺮﮒ ﺍﺳت


برچسب‌ها:
جمعه 16 خرداد 1393برچسب:, × 18:41  × پرویزعظیمی   × 

دوست دارم

عشقه من . . .

اینروزها که هنوز نیستنت را به هوای دوباره داشتنت ثانیه شماری میکنم . . .
ساکتم .حرف نمیزنم. نه که چیزی برای گفتن نباشد... نه .به این سکوت پیله کرده ام. نه که ندانم چه بگویم
اینروزها از همیشه پر تر از حرفم . از همیشه بیشتر گفتنی دارم ولی من مانده ام و یک عالمه ناگفته های ناشنیده...
میروم تا فراموشم کنی ...
در فراموشی هم آغوشت میکنم تا طعم تلخ برخوردهای سردت یادم برود...
ناگفته هایم را میگذارم گوشه ی دلم تا روزی که تو بیایی...
روزی که باشی و بخواهی برایت حرف بزنم...
تا اون موقع... هر وقت خورشید را بالای سرت دیدی بدان در غروبی دلگیر به تو می اندیشم ...
به اینکه اگر کاری که عشق با من کرد با تو میکرد چند روز دوام میاوردی...؟؟؟؟


برچسب‌ها:
جمعه 16 خرداد 1393برچسب:, × 18:29  × پرویزعظیمی   × 

 خیلـــــــی دوســــــتت دارم

ولی

از حال من بی خبری

آروم نداره این چشام

میدونم ک

این دوروبری


برچسب‌ها:
جمعه 16 خرداد 1393برچسب:, × 9:26  × پرویزعظیمی   × 

حرف دل


برچسب‌ها:
جمعه 16 خرداد 1393برچسب:, × 9:21  × پرویزعظیمی   × 

ييكي بو يكي نبود ، غير از خدا هيچكس نبود:

يكي بود كه برا يكي ديگه جونشو ميداد و پنهاني عاشقش بود و اون يكي نميدونست كه يكي عاشقشه! گذشت و گذشت و زمان هي به جلو رفت تا دست تقدير خدا اون عاشقو به معشوقش رسوند... عاشق ميگفت خدايا ازت ممنونم كه مرا به آرزوم رسوندي و خيلي شاد بود . گذشت و گذشت به خوبي و خوشي و با غم و غصه... عاشق قرار شد بره به يه سفر كه ۲ماه طول ميكشيد؛‌در اين زمان معشوق گفت: من بدون تو هيچم و دگر زنده نخواهم ماند، عاشق در پاسخ گفت نگران نباش تو تنها نيستي به بالا نگاه كن... ديدي تنها نيستي... معشوق اشكش جاري شد و به عاشق گفت: تو همه وجود مني اگر نباشي من چه كنم؟ عاشق در پاسخ گفت ميرم و درسته از تو دور ميشم اما يادت باشد تو در قلب و وجود من هستي و من در قلب و وجود تو نيز هستم، پس اشك نريز چون بزودي باز خواهم گشت...

عاشق از معشوق خداحافظي كرد و هنگامي كه در راه بود به ياد معشوق افتاد و با حالت بغض آلود شروع كرد به اشك ريختن؛ عاشق  اشك خود را نگه داشت تا جلويه معشوق اشك نريزد و معشوق غمگين و ناراحت شود... معشوق بياد عاشق شب و روز اشك ريخت و تنها دلخوشي اش تلفن زدن عاشق به او بود كه در سفر تلفن ميزد.عاشق در سفر درد هجران كشيد زيرا از معشوق دلپاكش بدور بود. خلاصه عاشق سفرش به سلامت تمام شد و بازگشت و هنگام بازگشت: در عين ناباوري ديد كه معشوق اخلاق و رفتارش عوض شده است، عاشق با خود گفت: يعني در نبود من چه اتفاقي افتاده كه اين معشوق دلپاك و دلسوخته ام به اين شدت تغيير كرده؟ گذشت و گذشت ديري نپاييد كه عاشق متوجه شد معشوق دلبسته ي ديگري گشته و دگر او را نميخواهد عاشق به هر دري زد نتوانست معشوق را دوباره بدست آورد و معشوقي كه دلبسته ي عاشق بود رفتو رفت و عاشق را با خود نبرد و حالا صاحب به اصطلاح خود عاشقش هست و بخوشي روزگار ميگذرانند...اما عاشق به پاي معشوق ميسوزدو آب ميشود و روزگار تاريكي دارد...


برچسب‌ها:
جمعه 16 خرداد 1393برچسب:, × 9:21  × پرویزعظیمی   × 


برچسب‌ها:
جمعه 16 خرداد 1393برچسب:, × 9:19  × پرویزعظیمی   × 

مدت هاست تنهایم

اما دلـــــــــــــــــــــــتنگ اغوشی نیستم....

خسته ام

ولی به تکیـــــــــــــه گاهی نمی اندیشم...

چشم هایم ترهستندوقرمز

ولــــــــــــــــــــــــــــــی رازی ندارم....

چون مدت هاست!!!

دیگرکسی را"خـــــــــــــــــیلی"دوست ندارم....


برچسب‌ها:
جمعه 16 خرداد 1393برچسب:, × 9:18  × پرویزعظیمی   × 


برچسب‌ها:
جمعه 16 خرداد 1393برچسب:, × 9:8  × پرویزعظیمی   × 

هیچ
وقت به کسی دل نبند

هیچ وقت به کسی دل نبند

چون این دنیا انقدر کوچیکه که

دو تا دل کنار هم جا نمی شه

ولی اگر دل بستی

هیچ وقت ازش جدا نشو

چون این دنیا انقدر بزرگه که

دیگه پیداش نمی کنی

 


برچسب‌ها:
جمعه 16 خرداد 1393برچسب:, × 9:7  × پرویزعظیمی   × 

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد